-
صدا کن مرا
1389/01/15 12:20
صدا کن مرا صدای تو خوب است صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است که در انتهای صمیمیت حزن می روید در ابعاد این عصر خاموش من از طعم تصنیف درمتن ادراک یک کوچه تنهاترم بیا تابرایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است و تنهایی من شبیخون حجم ترا پیش بینی نمی کرد و خاصیت عشق این است کسی نیست بیا زندگی را بدزدیم آن وقت میان دو دیدار...
-
به سهراب
1389/01/12 16:10
ای برادر سهراب چشم ها را شستم - جور دیگر دیدم - به خدایی که در این نزدیکی است - به همان قبله سرخ زیر باران رفتم - چتر خود را بستم - واژه ها را شستم مردمی دیدم بدتر از کرکس ها - و مرامی پست تر از کفتار ها دست هایی همه غرق به خون چشم هایی همه ناپاک و حسود آسمانی همه ابری و زمین چرک آلود ای برادر سهراب قایقم را ساختم -...
-
عیدانه ای دیگر(دانلود موسیقی)
1389/01/11 11:16
دوستان هنردوست آریایی از آنجایی که در زمانه ای روزگار می گذرانیم که به موسیقی ایران کهن بیشترین جفاها روا شده برای ترویج این هنر آسمانی و زیبا تصنیف های آلبوم قاف عشق " علیرضا قربانی" عزیز را برای دانلود به شما تقدیم می کنم گرچه می دانم نفس این کار ناپسندیده است چرا که هنرمند برای هنرش زحمت و مرارت بسیاری را...
-
ارمغان شب
1389/01/11 10:12
زندگی چون جمله هایی بود بی پایان سربهای داغ نقطه ای در انتهای سطرهایی مختصر بودند قلبها با قلبها نا آشنایی داشت دستها با دستها بیگانه تر بودند در شب طولانی سنگین کورمالان گرچه یاران در سفر بودند سخت از هم بی خبر بودند از دورویی های بی پروا وز نگاه سرد گستاخانه بی شرم این و آن آن و این در آتش عصیان و خشمی شعله ور...
-
ارغوان
1389/01/10 23:52
ارغوان شاخه ی همخون جدا مانده من آسمان تو چه رنگ است امروز؟ آفتابی است هوا؟ یا گرفته است هنوز؟ من در این گوشه که از دنیا بیرون است، آسمانی به سرم نیست، از بهاران خبرم نیست، آن چه می بینم دیوار است آه، این سخت سیاه آن چنان نزدیک است که چو بر می کشم از سینه نفس نفسم را بر می گرداند ره چنان بسته که پرواز نگه در همین یک...
-
تنهایی ارغوان
1389/01/10 15:03
در خلوت بامدادی باران بیداری روشن خروس صبح خواب خوش قریه را سلامی داد در جنگل بی کرانه مرغی خواند با نغمه ی خرد روشنی پرشور تنهایی ارغوان چه شیرین است بر یال گریوه های دشت دور. " دکتر شفیعی کدکنی "
-
پدر...مادر...ما متهمیم!
1389/01/10 09:40
گزیده ی سخنرانی زیبای "پدر مادر ما متهمیم" از" دکتر علی شریعتی" ای پدر و ای مادر من! ... دین تو عبارت است از یک نیرویی که ترا از دنیا . از پیش از مرگ غافل میکند و همه دلهره و وسواس و ترس و کوشش و مسولیت و تلاش ترامتوجه مرگ و بعد از مرگ میکندو من بعنوان جوان امروز روشنفکر امروزتحصیل کرده امروزبه پیش...
-
نماز
1389/01/09 14:53
باغ بود و دره چشم انداز پر مهتاب ذاتها با سایه های خود هم اندازه خیره در آفاق و اسرار عزیز شب چشم من بیدار و چشم عالمی در خواب نه صدایی جز صدای رازهای شب و آب و نرمهای نسیم و جیرجیرکها پاسداران حریم خفتگان باغ و صدای حیرت بیدار من من مست بودم ، مست خاستم از جا سوی جو رفتم ، چه می آمد آب یا نه ، چه می رفت ، هم زانسان...
-
من غلام قمرم
1389/01/09 08:56
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت گفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم من به گوش تو سخنهای نهان خواهم گفت قمری جان صفتی در ره دل پیدا شد گفتم ای دل چه مهست این دل اشارت میکرد گفتم این روی فرشتهست عجب یا بشر است گفتم این چیست بگو زیر و زبر خواهم شد ای نشسته تو در...
-
یک پیشنهاد خوب
1389/01/08 16:40
دوستان گرامی و بزرگوار دوستی عزیز و فرهیخته در بلاگ خویش مجموعه ای کم نظیر از کتابهای صوتی که یافتن آنها برای چون منی بسیار مشکل است پدید آورده اند. پیشنهاد می کنم حتما به این بلاگ بروید و کتابها را دانلود کنید. کسانی که وقت کافی یا شرایط مناسب برای خواندن مستقیم کتاب ندارند می توانند از کتاب های صوتی موجود در این...
-
دمی با یار غارم حضرت حافظ
1389/01/08 14:44
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت همه کس طالب یارند چه هشیار و چه مست همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت سر تسلیم من و خشت در میکده ها مدعی گر نکند فهم سخن گو سر و خشت ناامیدم مکن از سابقه لطف ازل تو پس پرده چه...
-
ایران و زن
1389/01/08 09:24
به ایران از درون کلبه خسته دوران باز خواهم کرد آخرین کتاب تاریخ را و هم نوا با باتگ اهورایی ات سرود هستی بخش جاودانگی ات را زمزمه خواهم کرد . ای کهن بوم و بر ای ایران - فانوس های شکسته ی ما سوسوی فردای هجران تو خواهد بود . مادر من ای وطن بهارت زیباترین - خزانت آهنگین و زمستانت همچون کرسی های مادر بزرگ گرم و سوزان و...
-
صداقت تو
1389/01/07 21:03
با دستهای عاشق جنگل خواب را به دیدار سبزینه ها بردم هزار ستاره درخشید در رواق خون و گل و شفق و صداقت تو با گلبانگ مناره پیر در طبق قضاوت به خون داوود نشست و نکیسا نفرین فارابی را زنان بادیه با دف زدند و خواندند که خواجه کی ز در اید ؟ تا چنگ باربد در لهیب آتش قهرت سوزد زبان پرجلال حافظ را در بادیه بریدند که جلاج بر سر...
-
یَسنا، هات ۴۷
1389/01/07 14:18
۱ بیشک او که مسلح به اندیشههای ستوده است، تواناترین است. رسایی و جاودانگیاش بادا ... که جهان به نام همینان آباد است. ۲ او را عزیز خطاب خواهیم کرد، او را که موی در شکنجهسرای جهان، سپید میکند، او را که هیچ شبی بییاد محرومان نمیخسبید، او را که هیچ بامدادی بیخاطرِ عزیزانش پلک از پلک نمیلرزاند. ۳ اما عزیز تویی!...
-
من خسته ام
1389/01/07 08:31
درکوچه های کور فلک در پستوی ستاره های نزدیک در پشت سنگ های پر از زالو دنبال نور وکمی هم حیات می گردم آواره و پیاده در لابلای لجنزار اعتقاد کورانه، نه در شب تاریک در اوج آسمان و سماوات دنبال نور وکمی هم حیات می گردم سالی به عمر خویش که، میلیارد می رسد با باد روزگار چه دویدم سراغ گمانه ها اما چه سود که، او رفته دورتر در...
-
عطر حرف
1389/01/06 11:22
خواب دیدم زندگی با عصای مرگ قدم میزد خواب دیدم چارلی چاپلین میگریست و میگفت : سعی کردم بفهمند اما خندیدند ؛؛ایرج زبردست؛؛
-
چند رباعی بسیار زیبا
1389/01/05 20:24
زاهد چو جدال با خدا خواهد کرد از فاجعه محشری بپا خواهد کرد گر شهوت او به خلوتش رخنه کند با سایه خویش هم زنا خواهد کرد *** آئینه سیاه پوش عالم شده است حیرانی تاریخ ، مجسم شده است وقت است که اسلام گریبان بدرد هر بولهبی رسول اکرم شده است *** ترسم که زخیل حق کنارش بزنند صد زخم به یازده تبارش بزنند آن معجزه ای که انتظارش...
-
منم کوروش
1389/01/05 13:32
ریواسِ مُرده از تشنگی رها خواهد شد پیکهای ایزدی به راهند سروش از ساحتِ آسمان خواهد آمد و هزارهی اوشیدَر ظهور خواهد کرد. این یقین من است اژدها به خواب رَوَد راستی بسیار شود و تندرستی به تماشا بیاید. تنها دانایان سخن مرا خواهند شنید همهی هرزهدَریها را به آبِ دریاها خواهم ریخت خطاکاران را به خوابِ ریحان و عطرِ هوا...
-
بار امانت
1389/01/04 13:08
آن صداها به کجا رفت صداهای بلند گریه ها قهقهه ها آن امانت ها را آسمان آیا پس خواهد داد ؟ پس چرا حافظ گفت؟ آسمان بار امانت نتوانست کشید نعره های حلاج بر سر چوبه ی دار به کجا رفت کجا ؟ به کجا می رود آه چهچهه گنجشک بر ساقه ی باد آسمان آیا این امانت ها را باز پس خواهد داد ؟ ؛؛دکتر شفیعی کدکنی؛؛
-
خیام
1389/01/04 01:30
گر می نخوری طعنه مزن مستانرا بنیاد مکن تو حیله و دستانرا تو غره بدان مشو که می می نخوری صد لقمه خوری که می غلامست آنرا
-
صدای بال ققنوسان
1389/01/03 18:27
پس از چندین فراموشی و خاموشی صبور پیرم ای خنیاگر پارین و پیرارین چه وحشتناک خواهد بود آوازی که از چنگ تو برخیزد چه وحشتناک خواهد بود آن آواز که از حلقوم این صبر هزاران ساله برخیزد نمی دانم در این چنگ غبار آگین تمام سوگوارانت که در تعبید تاریخ اند دوباره باز هم آوای غمگین شان طنین شوق خواهد داشت ؟ شنیدی یا نه آن آواز...
-
استاد شجریان:اصالت آری سنت نه
1389/01/02 16:53
روزنامهی «بهار» در ویژهنامهی نوروزی خود که روز چهارشنبه ۲۶ اسفندماه منتشر شده، گفتوگویی اختصاصی با محمدرضا شجریان به چاپ رسانده که البته زمان انجام گفتوگو به اردیبهشت ۸۸ برمیگردد؛ یعنی حدود ده ماه پیش. اما با این وجود خواندن این مصاحبه خالی از لطف نیست. ابتدا: اردیبهشتماه بود. هنوز بازار سیاست اینقدر داغ نشده...
-
تکرار تاریخ
1389/01/01 12:41
زرتشت بیا که با تو امید آید شب نیز صدای پای خورشید آید تاریخ اگر دوباره تکرار شود کعبه به طواف تخت جمشید آید ؛؛ایرج زبردست؛؛
-
آغاز سال صبر و استقامت خجسته باد
1389/01/01 07:25
سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام سال خرم فال نیکو مال وافر حال خوش اصل ثابت نسل باقی تخت عالی بخت رام ؛؛حضرت حافظ؛؛ فرارسیدن نوروز باستانی این یگانه آیین به جا مانده از ایران کهن در تندباد حوادث تاریخ بر شما نوادگان پاک پندار راست گفتار و نیک کردار آریایی خجسته باد. سال...
-
بهار می آید
1388/12/29 09:03
بخو ا ن بها ر می آید ،،،،،،،،،،،، سحر . ر ،،،،،،،،، بپیشوا ز بیاییم به پیش با ز بیاییم بخوا ن بهار می آید ندا دهییم چمن ر ا به غم نشسته وطن ر ا به دشت لا له به مهتاب به خون دیده دهییم ا ب کنار مادر سهراب ترا نه ها بسرا ییم بخوا ن بها ر می آید ،،،،،، اگر چه غمگینی اگر چه غمگینیم به سینه د ر د جدا یی...
-
رنج زن بودن
1388/12/28 16:38
دکتر شریعتی می گوید: زن عشق می کارد و کینه درو می کند ... دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر ... می تواند تنها یک همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسرهستی ... برای ازدواجش در هر سنی اجازه ولی لازم است و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار می توانی ازدواج کنی ... در محبسی به نام بکارت زندانی است و...
-
بانگ خوش سیاوش
1388/12/28 08:17
صبح است : صبحی چنین دمیده به گلبانگ آشتی هرگز نداشتی آواز مرغ عشق آواز مرغ عشق باران بوی بهار نارنج شیرین، شکفته، تر. جادوی شعر"حافظ" بانگ خوش "سیاوش" * مضراب"پایور" آه، ای دل خراب، اکنون دگر چه می طلبی از جهان؟ شراب؟ ((صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن دور فلک درنگ ندارد، شتاب کن)) ؛؛فریدون...
-
حجم سبز
1388/12/27 20:21
؛؛ ندا ی آغاز؛؛ کفش هایم کو چه کسی بود صدا زد : سهراب ؟ آشنا بود صدا مثل هوا با تن برگ مادرم در خواب است و منوچهر و پروانه و شاید همه مردم شهر شب خرداد به آرامی یک مرثیه از روی سر ثانیه ها می گذرد ونسیمی خنک از حاشیه سبز پتو خواب مرا می روبد بوی هجرت می اید بالش من پر آواز پر چلچله ها ست صبح خواهد شد و به این کاسه آب...
-
سبز
1388/12/26 20:01
با تو دیشب تا کجا رفتم تا خدا وانسوی صحرای خدا رفتم من نمی گویم ملایک بال در بالم شنا کردند من نمی گویم که باران طلا آمد لیک ای عطر سبز سایه پرورده ای پری که باد می بردت از چمنزار حریر پر گل پرده تا حریم سایه های سبز تا بهار سبزه های عطر تا دیاری که غریبیهاش می آمد به چشم آشنا ، رفتم پا به پای تو که می بردی مرا با...
-
خیام
1388/12/25 16:39