به ایران
از درون کلبه خسته دوران باز خواهم کرد آخرین کتاب تاریخ را و هم نوا با باتگ
اهورایی ات سرود هستی بخش جاودانگی ات را زمزمه خواهم کرد . ای کهن بوم و بر
ای ایران - فانوس های شکسته ی ما سوسوی فردای هجران تو خواهد بود . مادر من
ای وطن بهارت زیباترین - خزانت آهنگین و زمستانت همچون کرسی های مادر بزرگ
گرم و سوزان و فصل تموزت همچون مردم خوزستان گرم و گرم و گرم باد
***
زن
بوسه بر جای انگشتان وحشیانه ی مردت می زنم . دست در دست ظریف مهربانت می گذارم و هم صدا با گریه های شبانه ات می شوم . زیبایی ات دو چندان و حق زیستنت به نیم . دیر گاهی است که تنهایی .
خوب می دانم . در پشت پرده های حجاب مدفون شده ای . به خود ای زن. زن باش که مردی از میان رفته است.
از بلاگ حکایت به شرط چاقو
دوست عزیزم عبدو
سلام
سال نو مبارک و بهارت خجسته باد !