سفرنامه ی باران

باران که بیاید همه عاشق هستند

سفرنامه ی باران

باران که بیاید همه عاشق هستند

پدر...مادر...ما متهمیم!

 گزیده ی سخنرانی زیبای "پدر مادر ما متهمیم"  از" دکتر علی شریعتی" 


 

 

ای پدر و ای مادر من!
...
دین تو عبارت است از یک نیرویی که ترا از دنیا . از پیش از مرگ غافل میکند و همه دلهره
و وسواس و ترس و کوشش و مسولیت و تلاش ترامتوجه مرگ و بعد از مرگ میکندو من بعنوان جوان امروز روشنفکر امروزتحصیل کرده امروزبه پیش از مرگ کار دارم و دین تو هیچ سخنی در باره پیش از مرگ به من نگفته به تو نگفته تو هم نمیدانی...
تو می گویی:این عقاید و اعمال دینی من به این درد می خورد که جواب نکیرو منکر را بدهم وقتی سرم را در گور بر خشت و خاک لحد گذاشتم در انجا فوایدش روشن میشود....
تو دین "نه" به من دادی...این است: نرو نکن نبین نگو نفهم احساس نکن ننویس نخوان نه نه نه ...!
اینها همه اش "نه" شد من به دنبال دین "آری" هستم که به من نشان بدهد که چه بکن چه بخوان و چه بفهم!به قول یکی از نویسندگان : وای به حال دینی که "نه "در ان بیشتر است ! و از تو یک "اری" نشنیدم!
پدر مادر !نماز تو یک ورزش تکراری است بدون هیچ اثر اخلاقی و اصلاح عملی که صبح و ظهر و شب انجام میدهی  اما نه معانی الفاظ و ارکانش را میدانی نه فلسفه حقیقت و هدف اساسی اش را می فهمی...تمامی نتیجه کار تو و آثار نماز تواین است که پشت تو قوز در اورد و پیشانی صافت پینه بست و فرق من بی نماز با تو نمازگزار فقط این است که من این دو علامت تقوا را ندارم!
اما حج!
در مکه این همه وسواش داشتی برای اینکه در موقع طواف نوک شانه چپت با خانه کعبه دقیقا موازی باشد اگر یک میلیمتر انحراف پیدا کند همه چیز باطل می شود..... همیشه و همه جا تمام هوش و حواست سر همین فرمالیته های تکنولوژیک بود هزار تا سوال کردی که "چه جور؟" یکبار نپرسیدی " چرا؟"
یکی از همسفر های من ....کتابی را از همان که مخلوطی ار مناسک و دعا و زیارت نامه و غیره گشوده بود و آن چه را به سعی مربوط بود میخواند...پرسیدم چه نوشته گفت نوشته است "در سعی چهارم روی پله چهارم صفا اگه بایستی این ورد را بخوانی پولدار میشوی!"خجالت کشیدم...تو ای اقای نویسنده این کتاب"عالم" خودت واقعا از هیچکس پول نمیگیری ...فقط سالی یک بار روی همان پله چهارم کوه صفا
می ایستی و این را می خوانی و پولدار میشوی؟!.....آخر تو که مینویسی مثلا فلان وردرا اگر در زیرناودان طلای کعبه بخوانی دشمنت ناگهان سوسک می شود!..و فلان سوره قران درد و مرض بیمارت را شفا می دهد افراد به دستور تو به خیال دستور دین
می خوانند و اثر نمی بینند و از اصل دین عقیده شان برمی گردد  و اصل کعبه و دعا و قران را بی اثر می پندارند
من میدانم از این طریق پول به دست نمی اید میدانم که دین تورا و امثال تو را وادار می کند که یا زندگی و پول را تحقیر کنید و ستایشگر فقر باشید و انرا فقر بشمارید که پیغمبر گفته "الفقر فخری!و یا شما را دعوت می کند که برای پول دار شدن و سعادت و بر خورداری مادی و خیر و برکت ورد بخوانید و یا انرا با عجز و التماس و گریه و زاری از ضریح امام ها و امام زاده هایتان بخواهید!
و من میبینم که در همان حال ثروت تورا و منابع تو را و جامعه تو را و همه دنیای اسلامی ترا میبرند!...چه می گویم؟اصلا سرت به خودت بند است که خبر نداری که چه خبر است؟
اما من که یک میدانم که راه پولدارشدن خودم و جامعه ام این است که پولی را که داریم نگه داریم و ثروت خودمان را از دست دشمن بگیریم و برای پولدار شدن علم تکنیک و تجهیز اندیشه و شعور و کار منطقی لازم است.

و.....................

 ...............

 


  دانلود فایل صوتی پدر مادر ما متهمیم  سخنرانی دکتر شریعتی 

 

  

 

 

 

 

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر

سلام خیلی خوشحالم که از استاد فرزانه و معلم گرانقدر دکتر شریعتی مطلب میبینم تو وبلاگتون نباید سخنان دکتر را درک کردباید در کنار درک باید عمل هم داشته باشیم تشکر میکنم که این مطلب را زدید.
اما اون کاست که فرمودید که تصانیف قدیمی را باز خوانی کرده اسمش یا رسوای دل یا رسوای زمانه است دقیق می دانم فکر کنم تو ارشیو دارم اگه بخوایین بهتون تقدیم میکنم ارادتمند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد