سفرنامه ی باران

باران که بیاید همه عاشق هستند

سفرنامه ی باران

باران که بیاید همه عاشق هستند

دریای بی خیالی ها

دلم خوش است به گل های باغ قالی ها

که چشم باران دارم ز خشکسالی ها

به باد حادثه بالم اگر شکسته٬چه باک!

خوشا پریدن با این شکسته بالی ها!

چه غربتی است٬عزیزان من کجا رفتند؟

تمام دور و برم پر ز جای خالی ها

زلال بود و روان رود رو به دریایم

همین که ماندم، مرداب شد زلالی ها

خیال غرق شدن در نگاه ژرف تو بود

که دل زدیم به دریای بی خیالی ها

قیصر امین پور

نظرات 2 + ارسال نظر

سلام

مطلب جالبی بود.

موفق باشی.

مشتری 1389/06/04 ساعت 05:06 http://www.mymoon.ir

اگر سهم من از این همه ستاره فقط سوسوی غریبی است غمی نیست. همین انتظار رسیدن شب برایم کافیست


شعر زیبایی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد