۱
بیشک او که مسلح به اندیشههای ستوده است،
تواناترین است.
رسایی و جاودانگیاش بادا ...
که جهان به نام همینان آباد است.
۲
او را عزیز خطاب خواهیم کرد،
او را که موی در شکنجهسرای جهان، سپید میکند،
او را که هیچ شبی بییاد محرومان نمیخسبید،
او را که هیچ بامدادی بیخاطرِ عزیزانش
پلک از پلک نمیلرزاند.
۳
اما عزیز تویی!
کسی که از برای ما رسومِ رهایی بیافرید،
و از برای آیندگان
خورشیدی بر تارک این شیوهها چرخاند،
پس تو آرام بخواب
که ما نیز آرامش را بر شبطلبان
حرام خواهیم کرد.
۴
از قول خویش،
آن دروغپرستان واپسرونده نیز
سرپیچیدند،
اینجا کسی به راستیپست مهربانی نمیکند،
راستیپرست کسیست که به کم تواناست،
و ما بی هیچ عجبی ... بدخواه شبپرستانیم.
۵
آن سالها را به یاد آر!
آن سالها که به راستی درآمدیم و دریا شدیم،
اما او که هنوز هم دروغزن است
دیر یا زود به رسوایی درخواهد گریخت.
۶
و ما
پاداش و کیفر هر دو جناح را
بجای میآوریم،
آنان که نیکانند ...
خوشا،
و آنان که به زشتی درآمدهاند ...
تا ببینیم!!
چه کساناند بسیارانی که خواستار گرایشند
اما به تردید خویش
فرسوده میشوند.
از بازسرایی های "سید علی صالحی"
مجموعه ی "زرتشت و ترانه های روشنایی"