سفرنامه ی باران

باران که بیاید همه عاشق هستند

سفرنامه ی باران

باران که بیاید همه عاشق هستند

همایون عزیزم

برای همایون عزیزم

"شجر" که پاک بود  طالعش "همایون" است.

مگر میشود محمد رضا شجریان را شناخت... مگر می شود از عمق جان هنر شجریان را درک کرد... مگر می شود سالهای سال با آوای ملکوتی شجریان زیست و خاطره داشت... مگر میشود به هنر و شخصیت شجریان عشق ورزید ولی همایون
را نشناخت و او را دوست نداشت...

همایون شجریان فرزند خسرو آواز ایران محمد رضا شجریان در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۵۴ در تهران در خانواده ای که پدری چون شجریان داشت متولد شد. از کودکی علاقه به موسیقی و ریتم در او نمایان بود. تنبک را به تشخیص پدر نزد استاد ناصر فرهنگ فر فرا گرفت و از ۱۰ سالگی در کنار خواهران خود نزد پدر آواز را شروع کرد... استاد محمد رضا شجریان می فرمایند: "همایون تنها کسی بود که من تکنیک آواز را روی صدایش پیاده کردم."

همایون در حال حاضر در مرتبه ای است که همگان او را "امید آواز و موسیقی ایرانی" میخوانند و به این مقام نه به لحاظ اینکه صرفاً فرزند شجریان است رسیده چرا که اگر خود وی ۱۸ سال تمام سختی ها و مشقت این راه پر فراز و نشیب را تحمل نمیکرد هیچ گاه همایون شجریان نمی شد. ارزش هنر همایون به اینست که ایشان در راه فراگیری هنر نزد استادی چون محمد رضا شجریان هیچ گاه ناشکیبا نبوده و همواره چون پدر در راه پیشرفت در هنر سیر صعودی را طی کرده و این رمز موفقیت اوست...

همایون معتقد است برای نیل به مقصود باید خودت را اینقدر بشکنی تا نسیم وصل را استشمام کنی کاری که "مولوی" کرد... همایون شجریان کسی که ۱۸ سال تلاش کرده تا با تمام وجود نقش خیال عشق را در عالم هنر برای عاشقان این وادی رقم بزند... در چنین زمانی که جوانان این سرزمین گرایش عجیبی به موسیقی مصرفی و کوچه و بازاری دارند جای شگفتی است جوانی چون همایون بسیار فراتر از حد خویش رسم عاشقی را در دنیای هنرمندی به جای آورده است. همایون با وجود سن کمی که دارد به تمام هنردوستان آموخت که برای اینکه به معشوق برسی باید شوق دوست
را همواره در دل و جان داشته باشی.

همایون ، به واسطه اینکه یک "‌شجریان" است همواره زیر ذره بین قرار دارد. درمورد سایر هنرمندان به هر حال علاقه مندان آن هنرمند همیشه پیگیر احوال او هستند اما همایون چون "‌شجریان" است مورد توجه عموم شنوندگان موسیقی اصیل ایرانی اعم از آماتور یا حرفه ای و منتقد یا مشوق می باشد. کوچکترین حرکت او، حتی اگر خواندن یک تصنیف باشد، به سرعت در رسانه منتشر می شود. منتقدان به سرعت آوازخوانی او را تجزیه و تحلیل می کنند و نتیجه گیری می نمایند. همایون علی رغم میل باطنی اش، چه بخواهد و چه نخواهد هنوز زیر سایه سنگین نامی بزرگ چون "محمدرضا شجریان" است و بسیار سخت است که این پوسته را بشکند و به مردم بفهماند که به من به چشم "همایون شجریان" نگاه کنید.به شخصه همایون شجریان را دوست دارم. مخصوصا رفتار و متانت و تواضعش را. چرا همایون را دوست دارم؟ چون شیفته استاد محمدرضا شجریان هستم. نمی گویم باید همایون را دوست داشت چون شجریان بزرگ را دوست داریم ... هرگز ... می گویم نه ولی خود نمی توانم، من اینطور هستم هر چیز که به نحوی ارتباطی با استاد دارد از دل و جان دوست دارم. هربار که صدا یا تصویر همایون را می بینم، و آوازهایش را با خوانندگان مطرح فعلی مقایسه می کنم، در دل به استاد محمدرضا شجریان درود می فرستم که حقیقتاً جوانی توانمند تربیت کرده اند. گرچه آواز همایون هنوز در مقایسه با آواز پدر از متانت و وقار در اوج خوانی بهره ای ندارد و حتما سال های دیگری طول می کشد تا این صدا با صدای پدر همآوردی کند، اما همین آواز را نیز هنوز خیلی ها نخوانده اند. این است که دوست دارم چشم امید در همایون ببندم و خوش بین باشم که این جوان توانا آینده ما را خالی از شجریان نخواهد گذاشت.
۳۱ اردیبهشت روز تولد "همایون شجریان" نور چشم محمد رضا شجریان را به ایشان و خانواده ی بزرگوارشان و نیز به تمام دوستداران استاد بزرگ موسیقی ایران تبریک و شادباش می گویم.


زهر شیرین

ترا من زهر شیرین خوانم ای عشق
که نامی خوشتر از اینت ندانم

وگر هر لحظه رنگی تازه گیری
به غیر از زهر شیرینت نخوانم

تو زهری زهر گرم سینه سوزی
تو شیرینی که شور هستی از تست

شراب جام خورشیدی که جان را
نشاط از تو غم از تو مستی از تست

به آسانی مرا از من ربودی
درون کوره غم آزمودی

دلت آخر به سرگردانیم سوخت
نگاهم را به زیبایی گشودی

بسی گفتند دل از عشق برگیر
که نیرنگ است و افسون است و جادوست

ولی ما دل به او بستیم و دیدیم
که او زهر است اما نوشداروست

چه غم دارم که این زهر تب آلود
تنم را در جدایی می گدازد

از آن شادم که در هنگامه درد
غمی شیرین دلم را می نوازد

اگر مرگم به نامردی نگیرد
مرا مهر تو در دل جاودانی است

وگر عمرم به ناکامی سرآید
ترا دارم که مرگم زندگی است.

فریدون مشیری 

 

*** 

 این مطلب را ۴ سال پیش برای میلاد 

 

همایون عزیز و دوست داشتنی نوشتم 

 

متاسفانه به سبب کسالتی که امروز داشتم نتوانستم  

 

مطلب تازه ام را تایپ کنم 

 

به همین دلیل امسال تنها میگویم 

 

فرزند خلف نغمه و آواز 

 

همایون مهربان و با احساس 

 

میلادت خجسته باد. 

 

نغمه سرکن که جهان تشنه ی آواز تو بینم 

 

چشمم آن روز مبیناد که خاموش در این ساز تو بینم 

 

*** 

 

و باز هم می گویم: 

 

"شجر" که پاک بود طالعش "همایون" است 

 

درود برتو ایرانی اصیل 

 

فرزند فرهنگ و اصالت و هنر 

 

هماره سبز باشی و برقرار 

 

دوستدار صدا و پاکی و احساست 

 

"باران" 

 

 

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
بابک 1389/02/31 ساعت 09:13

اِه؟! چه جالب، همایونم اردیبهشتیست
من از همایون همش دو روز بزرگترم، من 29 اردیبهشتم و اون 31
بهرحال تولدش مبارک باشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد