خبر رسید
خبر رسید
صفای وقت تو باد ای قلندر تجرید
سلام ای تو گذرگاه خون صاعقه ها
سلام و تسلیت روشانیی مشرق
سلام و تسلیت ابرها و دریا ها
سلام و تسلیت هر چه ساکن و جاری
سلام و تسلیت
اما نه
تهنیت آری
تو پاکبازترین عاشقی
درین آفاق
چه جای آن که
درین راه
تسلیت شنوی
قماربازی عاشق
که باخت هر چه که داشت
و جز هوای قماری دگر
نماندش هیچ
بزرگوارا
اینک بهار جان و جماد
شقایقان پریشیده در سموم تو را
هزار باغ
و هزاران هزار بیشه کند
چه بیشه های برومند سرخ رویان روی
که روزگار نیارد ستردش از آفاق
اگرچه طوفان
صدها هزار صاعقه را
پی درودن این سرخ بیشه
تیشه کند
دکتر شفیعی کدکنی"
سلام
خیلی وقت بود به وبلاگت سرنزده بودم ولی خوشحالم که فرصت شد و اینکار رو کردم
موفق و شاد باشی
وبلاگ بسیار زیابایی داری حقیقتا
باران! واقعا دل نشین بود شعر استاد، نا قلا سلیقه ات خوبه ها...
کاش یاد بگیریم به جای عزاداری ف استفاده از الفاظ و شعرهای زیبا در وصف آن عزیزان بیاموزیم عدالت آنها را بیاموزیم مانند آنها رفتار کردن را بیاموزیم کمی کمی به اندازه یه سر سوزن تنها از آنها انصاف ُ شجاعت را یاد بگیریم
ما در کلام تنها در حرف مسلمانیم اما در عمل از هر کافری کافرتریم.